پایان نامه ارشد:نقش بین ادراک تعارض و سبک مدیریت اجتناب
نوشته شده توسط : admin

ضرورت وجود تعارض

ما قطعا” به شیوه تفکر نوینی برای حل مسائل ، مشاکل و آینده های دور و نزدیک خود نیاز داریم. پیشنهاد چارلزبی.هندی نظریه «مدیریت تعارض» است ، نظریه ای که خودش یک تناقض و تضاد به حساب می آید، و تضاد و تناقض در این نظریه تنها از نظر مفهوم و مفاد می تواند تحت «مدیریت» درآید. مدیریت همواره به معنای از عهده برآمدن و حریف شدن بود تا اینکه اندیشمندان معنای این واژه را تحریف کردند ، و آنرا به معنای برنامه ریزی و نظارت درآوردند. .(عباسی ، ۱۳۸۹ ،۳۱)

دانشمندان فکر می کردند که تناقضات و تضادها ، علایمی قابل رویت از جهانی ناقص و کمال نایافته است، دنیایی که بالاخره روزی درک بهتری از آن خواهیم داشت، و دنیایی که یک روز سازمان یافته تر خواهد شد، آنان فکر میکردند که بالاخره روزی خواهد رسید که راه درستی برای پرورش و تربیت فرزندانمان به وجود آید. دیگر آزادی در حکم جوازی برای سوء استفاده از آزادی ، خشونت یا حتی جنگ و ستیز نخواهد بود و ثروت برای بعضی ها ، دیگر الزاما” به معنای فقر و گرسنگی برای دیگران نخواهد بود.متفکران فکر می کردند که ما تنها «دانایی» و «اراده» را برای حل یک چنین تناقضات و تضادهایی کم داریم. ما آنقدرها درباره چگونگی عملکرد چیزها اطلاع نداشتیم ، ولی بالاخره باید آن چیزی که دانشمندان آن را «نظریه ی جامع »[۱] نامیده اند ابداع شود، و آنچنانکه «استفن هاوکینگ»[۲] -فیزیکدان کمبریج- احیانا” از روی طعنه مطرح کرده با استفاده از این نظریه جامع خواهیم توانست مقصود و منظور خدا را بدانیم. در حوزه علمی چالزبی.هندی کتابهایی نوشته است که اشاره به این حقیقت داشت که بالاخره باید راه درستی برای اداره سازمان ها ،تشکیلات و حیات دنیایی ما حتی در صورتی که ماهیت آن را کاملا” نشناسیم وجود داشته باشد.او در آن زمان تحت تاثیراین عقیده بود که هر چیزی در تئوری می تواند قابل درک ، قابل پیش بینی ، و کاملا” قابل مدیریت باشد. (فیاضی، ۱۳۸۸، ۹۴)

چارلز به «تئوری جامع» یا به امکان رسیدن به کمال اعتقادی ندارد. او معتقد است که تناقض و تضاد امری ضروری ،چاره ناپذیر ،همیشگی و متغییر است. هر چه زمانه آشفته تر باشد، دنیا پیچیده تر و تناقض و تضاد بیشتر خواهد بود. ما می توانیم و باید بتوانیم تیزی و تندی بعضی از تضادها و اختلافات را کاهش دهیم،         بی ثباتی ها را به حداقل برسانیم  و آشفتگی ها و کلاف های سردرگم موجود در تناقضات را بشناسیم ، ولی نمیتوانیم آن ها را نابود کنیم ، یا کاملا” حل و فصل کنیم ، ویا از آن ها فرار کنیم. تضاد و تناقض درست مثل هوا است ، امری که باید با آن ساخت و زندگی کرد، ونه اینکه آن را به کناری گذاشت.هرچه جنبه های بد و ناجور هوا تعدیل گردد ، موجبات فرح و انبساط مردم فراهم می شود ، و بیشترین استفاده را به عنوان نشانه هائی فرا راه ما خواهد داشت. باید وجود تناقضات و تضادها را بپذیریم ، با آن ها برخورد کنیم ، و کاری کنیم که آن ها در کار ،زندگی ، جامعه و در میان ملت ها معنا و مفهوم پیداکنند. (Fu ,2008,189)

در ذات هر چیزی تعارض و تناقض نهفته است . زندگی ، هرگز راحت و آسوده ،قابل کمال یافتن ، یا کاملا” قابل پیش بینی نخواهد بود. شاید گذشته زندگی را بتوان بخوبی شناخت، ولی ما مجبوریم آن را به آینده پیوند بزنیم.برای این که زندگی را در همه سطوح قابل زیست کنیم ، چاره ای جز این نداریم که استفاده ازتعارضات و تناقضات ( یعنی موازنه بین تعارضات و ناسازگاری ها) را به عنوان دعوتی برای یافتن راه و روشی بهتر فرا گیریم.«فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد»[۳] نویسنده معروف آمریکایی یکبار گفته بود که « اگر می خواهید بدانید دارای قدرت مغزی فوق العاده ای هستید، خود را اینگونه بیازمائید که آیا در حالی که دو نظریه متضاد را همزمان در سر دارید می توانید قدرت عمل را در خود نگه دارید یا خیر. اگر چنین شد و توانستید ، بنابراین دیگران با مشکل مواجهند ، زیرا کمتر قدرت مغزی فوق العاده ای را می توان  این روزها مشاهده کرد.» . «شوماخر» نیز در کتاب معروف خود یعنی «کوچک زیباست» چه خوب گفته است که :« بعضی از مردم همواره علاقمندند برای راه حل نهایی سرو صدا بپا کنند و سرو دست بشکنند ، ولی مگر می توان در زندگی راه حل نهایی دیگری جز مرگ پیدا کرد؟ وظیفه اساسی ما در کارهای خلاق و سازنده همواره این است که بتوانیم نوعی موازنه را برقرار سازیم. البته زندگی توام با تعارض  و تناقض چندان راحت و آسوده هم نیست. این حالت می تواند شبیه به قدم زدن در جنگلی تاریک در شبی بدون مهتاب باشد. زندگی همراه با تضاد می تواند وهم آور، و در پاره ای اوقات تجربه ای ترسناک باشد. در حالی که حس جهت یابی خود را گم کرده اید ،همه درخت ها و بوته ها گویی بر سر شما فرود می آیند ، و هر قدمی که بر می دارید ، به مانع جدیدی برخورد می کنید؛ در این حالت هر صدای کوچکی چند برابر به نظر می رسد، و صدای خش خش برگها نیز بیشتر از آنچه هست به گوش می رسد ؛ بوی خطر به مشام می رسد؛ و به نظر می رسد بی حرکت ماندن به مراتب از حرکت کردن بهتر و ایمن تر است. صبح به هر حال فرا می رسد ، و شما پیش پای خود را به وضوح می بینید. بنابراین جهان ما نیز در صورتی که بتوانیم تعارض ها و تناقض ها را روشن کنیم جائی متفاوت خواهد شد، و ایمن تر به نظر میرسد.(B,Handy, 1998, 36)

.۱۳Theory of Every Thing

.۱۴Stephen Hawking

.۱۵Francis Scott Key Fitzgerald

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 558
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 16 مرداد 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: