پایان نامه ارتباط بین عوامل ایجاد ارزش ادرکی و رقابت پذیری در شرکت های بیمه
نوشته شده توسط : admin

۶ نظریات متفاوت در مطالعه رقابت پذیری

رقابت پذیری در سطح سازمان مفهومی است که نظریات بی شماری توسط محققان مختلف و با دیدگاه های متفاوت در مورد آن مطرح شده است. در این قسمت مهمترین نظریات مطرح شده در این زمینه را مرور خواهیم نمود.

فیورر و چهارباغی[۱] در قالب دیدگاه کلی نگر ، رقابت پذیری را مساله ای نسبی و نه مطلق دانستند. طبق تعریف ایشان رقابت پذیری وابسته به ارزش های مشتریان ، سهامداران ، قدرت مالی تعیین کننده توانایی عمل و عکس العمل در محیط رقابتی و پتانسیل افراد و فناوریدر اعمال تغییرات استراتژیک ضروری می باشد. رقابت پذیری در صورتی پایدار می شود که توازن مناسبی بین عوامل مذکور وجود داشته باشد.(فیورر و چهارباغی، ۲۰۰۳، ص ۵۰)

 

 

سهامداران
مشتریان
   سازمان مورد نظر
 

ارزشهای سهامداران                          ماهیت رقابت                               ارزشهای مشتری

 

 

بازدهی                                          درآمد

 

 

سرمایه                                         محصول

 

 

 

 

 

 

رقبا                                                                 

نمودار ۲-۱: چارچوب مفهومی رقابت پذیری ، (فیورر و چهارباغی، ۲۰۰۳، ص ۵۰)

 

بوث و فیلیپ[۲]، در سطح بنگاه عوامل موثر بر رقابت پذیری را در دو دسته و در قالب رویکرد مبتنی بر فناوری و رویکرد مبتنی بر شایستگی تقسیم بندی می کنند. فناوری اطلاعات باعث بهبود کارایی و ایجاد مزیت استراتژیک می گردد. این رویکرد در ظهور کامپیوتر های قدرتمند و ارزان، پایانه ها و شبکه های ارتباطی ریشه دارد. رویکرد مبتنی بر شایستگی که از رشته بازاریابی نشات گرفته است ، پویاتر و چند بعدی است بنابراین رویکرد ، شرکت ها ، مهارت ها و شایستگی های منحصر بفرد خود را از طریق تحکیم و تثبیت داخلی و خارجی شناسایی نموده و تحت کنترل در می آورند. به عبارت دیگر مبنای رویکرد مبتنی بر فناوری اطلاعات ، فناوری اساس رقابت پذیری است، در حالیکه مبنای رویکرد دوم سازمان یادگیرنده است که بر قوت هاجهت ماندگاری از طریق الگوبرداری و نیز پیش بینی و پاسخگویی اثر بخش به تغییرات تاکید می شود.(بوث و فیلیپ، ۲۰۰۳، ص ۳۲)

اسمیت[۳] ، با دیدگاهی جهانی ، رقابت پذیری سازمان ها را در نحوه عملکرد و روش های کاری ، متفاوت از هم می داند. او شرکت های کلاس جهانی را نسبت به سایر شرکت ها ، از ویژگی های مشترکی به منظور ارتقای رقابت پذیری ، برخوردار می داند. از نظر اسمیت عامل کلیدی در موفقیت کلاس جهانی توانایی آنها در یکپارچه سازی فعالیت ها جهت تاثیر گذاری در سه حوزه بازار ، عملیات و فرهنگ است. او رقابت پذیری پایدار را نتیجه مدیریتکلی این سه حوزه می داند.(اسمیت ، ۲۰۰۵ ، ص ۳۸)

شارما و فیشر[۴]، نقش استراتژی های کارکردی بهره وری ، تحقیق و توسعه ، فناوری ، بازاریابی ، منابع انسانی ، سازمانی و مالی را در رقابت پذیری شرکت های تولیدی بررسی کردند. آنها برای سنجش رقابت پذیری از شاخص های عینی عملکرد و نیز برخی از شاخص های ذهنی استفاده کردند .شاخص های عینی آنها سرانه فروش ، بازگشت دارایی ها ، سهم بازار ، فروش ، سهم صادرات ، نرخ رشد فروش داخلی و صادرات بوده و شاخص های ذهنی ایشان ادراکات مدیریت از بهره وری ، سودآوری ، سهم بازار و رضایت مشتری از شرکت نسبت به رقبا را در برداشت.(شارما و فیشر ، ۲۰۰۵ ، ص۲۷۲)

مازلن و پلاتس[۵]، ضمن بحث و بررسی فرایند تدوین استراتژی تولید ، مدل مفهومی به منظور تعیین چشم انداز تولید در مورد عوامل موثر بر سهم تولید در رقابت پذیری سازمان ارائه کردند. در بررسی آنها منابع و قابلیت ها عوامل اصلی رقابت پذیری بوده و در بسیاری از شرکتها نیز تولید سهم قابل ملاحظه ای از این منابع محسوب می گردد. دیدگاه آن ها مبتنی بر منبع بوده و در آن تولید نقش اصلی و مرکزی در استراتژی رقابتی پیدا می کند. آنها مولفه های سیستم تولید پویا را در قالب سه جزء اولویت های رقابتی ؛ قابلیت های تولیدی و نقش استراتژیک تولید طبقه بندی کرده و اثر آنها را بر ایجاد مزیت رقابتی شرکت از طریق اقدام پژوهشی آزمون نمودند.(مازلن و پلاتس ، ۲۰۰۸ ، ص ۳۱۶)

لی[۶]، در تحلیلی از منابع رقابت پذیری مدلی توصیفی از عملکرد ارائه نمود و آن را شاخص رقابت پذیری دانست . ضمنا او بازاریابی ، نوآوری محصول ، تولید ، و توسعه منابع انسانی را چهار عامل موثر بر رقابت پذیری معرفی می کند. او با استناد به پورتر (۱۹۸۰) و آتلی (۱۹۹۷) طراحی و توسعه محصول را در دو بعد ، معرفی سریع محصول جدید به بازار و بهبود محصولات حاضر بر رقابت در بازار موثر می داند. وی ظرفیت تولید و مدیریت ظرفیت تولید ( مدیریت مواد ، طراحی و کنترل تولید ، … ) را عوامل موثر تولید بر رقابت پذیری دانسته است او به نقل از ایوان ولینسی (۱۹۹۶) عواملی نظیر توانمندسازی کارمندان ، توسعه و غنای شغلی ، بهبود روابط مدیر-کارمند و استفاده از شاخص های اندازه گیری عملکرد را در منابع انسانی موثر بر رقابت پذیری دانسته است.(لی ، ۲۰۰۹، ص۳۰۲)

هولس اپل و سینگ[۷]، رقابت پذیری را در مدل زنجیره دانش توسعه داده و آن دسته از فعالیتهای مدیریت دانش را شناسایی و مشخص می کنند که یک سازمان جهت دستیابی به رقابت پذیری بر آنها تمرکز دارد. این مدل برگرفته از مدل زنجیره ارزش پورتر بوده و حاصل مطالعه دلفیاز متخصصان بین المللی مدیریت دانش است. آن ها پنج فعالیت اصلی زنجیره ارزش دانش یعنی اکتساب ، انتخاب ، ایجاد ، درونی سازی و برونی سازی را بر رقابت پذیری موثر دانسته اند همچنین رابطه چهار فعالیت پشتیبانی کننده رهبری ، هماهنگی ، کنترل و اندازه گیری دانش را با رقابت پذیری اثبات کرده اند. طبق تعریف آنها رقابت پذیری خود از چهار متغیر بهره وری ، چابکی ، شهرت و نوآوری بهبود یافته تشکیل شده است. (هولس اپل و سینگ ، ۲۰۰۴، ص۹۰)

کارنیرو[۸]، تمرکز ویژه ای بر روابط مدیریت دانش ، رقابت پذیری و نوآوری دارد. بر اساس مطالعه او ، منابع سازمان به دو گروه : منابع فیزیکی و مفهومی تقسیم می شوند. از دید او منابع فیزیکی شامل پول ، تجهیزات ، مواد ، تسهیلات و زمان است. همچنین منابع مفهومی نیز از داده ، اطلاعات و دانش تشکیل شده است. شاخص هایی که او برای اندازه گیری مدیریت دانش به کار می برد عبارتند از : اهمیت سرمایه معنوی ، ارزیابی توسعه دانش ، درجه استراتژیک بودن ابزاری دانش ، توانایی ایجاد انگیزه . همچنین آنها منابع و محیط را نقش تعدیل کننده بر رابطه مدیریت دانش و رقابت پذیری می دانند .(کارنیرو ، ۲۰۰۵ ، ص۸۸)

آکیموا[۹] در نظریه رقابت پذیری با مفهوم بازارگرایی معتقد است عده ای از نویسندگان ، رقابت پذیری را در قالب بهره وری نگریسته اند و عده ای در قالب عملکرد سازمانی. از دید وی سه شاخص سازگاری ، مزیت رقابتی و عملکرد می تواند جهت سنجش رقابت پذیری به کار رود. در این بررسی رابطه بین سطح و توسعه یافتگی بازار گرایی و رقابت پذیری شرکت در محیط اقتصادی متلاطم یک اقتصاد در حال گذر مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مقاله عنوان شده است که مطالعات اخیر حاکی از نیاز به بررسی توسعه بازارگرایی در اقتصادهای در حال گذر تحت شرایط رکود اقتصادی و تغییرات سیستماتیک بزرگ هستند.(آکیموا ، ۲۰۰۰، ص۱۱۲۹)

دیمتر[۱۰] معتقد است که وجود استراتژی تولید باعث افزایش رقابت پذیری سطح شرکت (بازگشت فروش و گردش موجودی ) می گردد. وجود استراتژی تولید اثر مثبتی بر بازگشت فروش دارد در حالی که هیچ ارتباطی با گردش موجودی ندارد. در پاسخ به این سوال که آیا ارتباطی بین شایستگی تولید در رقابت پذیری کسب و کار وجود دارد ، اکثرا جواب مثبت می دهند. در مطالعه شرودر و همکاران ، ۸۰ درصد مدیران تولید به این سوال پاسخ مثبت داده اند. (دیمیتر، ۲۰۰۶، ص۲۱۰)

[۱]Feurer & chaharbaghi

[۲]Booth & Philip

[۳]Smith

[۴]Sharma & Fisher

[۵]Mazlan & plaths

[۶]Li

[۷]HolsApple & singh

[۸]Carneiro

[۹]Akimova

[۱۰]Dimiter

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 584
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 15 مرداد 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: